farhange.honare1
best
چهار شنبه 21 آبان 1393برچسب:, :: 13:52 ::  نويسنده : farhange

سخنان حکیمانه

 

ـ  فرق است بین دوست داشتن و داشتن دوست.  دوست داشتن امری لحظه ایست ولی داشتن دوست استمرار لحظه های دوست داشتن است.

Avazak.ir Line48 تصاویر جداکننده متن (4)

- از دیگران شکایت نکن خودت را تغییر بده چرا که که برای محافظت از پای خود پوشیدن یک دمپایی آسانتر از فرش کردن کل زمین است

Avazak.ir Line50 تصاویر جداکننده متن (4)

-گفت: چند سال داری؟
گفتم: روزهای تکراری زندگیم را که خط بزنم، کودکی چند ساله‌ام!

Avazak.ir Line48 تصاویر جداکننده متن (4)

- زندگی همچون بادکنکی است در دستان کودکی که همیشه ترس از ترکیدن آن لذت داشتنش را از بین می برد

Avazak.ir Line50 تصاویر جداکننده متن (4)

-شاد بودن تنها انتقامی است که می توان از دنیا گرفت پس همیشه شاد باش

Avazak.ir Line48 تصاویر جداکننده متن (4)

ـ  امروز را برای ابراز احساس به عزیزانت غنمینت بشمار شاید فردا احساس باشد اما عزیزی نباشد

Avazak.ir Line50 تصاویر جداکننده متن (4)

ـ  کسی را که امیدوار است هیچگاه ناامید نکن شاید امید تنها دارائی او باشد

 

Avazak.ir Line48 تصاویر جداکننده متن (4)

ـ  اگر صخره و سنگ در مسیر رودخانه زندگی نباشد صدای آب هرگز زیبا نخواهد شد

 

Avazak.ir Line50 تصاویر جداکننده متن (4)

ـ  هیچ وقت به خدا نگو یه مشکل بزرگ دارم به مشکل بگو من یه خدای بزرگ دارم

 

Avazak.ir Line48 تصاویر جداکننده متن (4)

ـ  دوست داشتن بهترین شکل مالکیت و مالکیت بدترین شکل دوست داشتن است

 

پنج شنبه 17 مهر 1393برچسب:, :: 12:53 ::  نويسنده : farhange
جملات پندآموز تصویری

Asemooni.com  

در این بخش آسمونی تعدادی جملات پندآموز تصویری را برای شما قرار داده ایم که از تجربه انسانهای بزرگ نقل شده است ، با ذخیره این تصاویر و ارسال آنها از طریق موبایل یا شبکه های اجتماعی این جملات را به دوستان خود نیز هدیه دهید.

Sentences instructive image 3 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 2 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 4 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 1 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 5 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 6 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 7 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 8 جملات پندآموز تصویری

 

 

Sentences instructive image 9 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 10 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 29 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 30 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 31 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 32 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 33 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 34 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 35 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 36 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 37 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 38 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 39 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 40 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 41 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 28 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 27 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 26 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 25 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 24 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 16 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 17 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 18 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 19 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 20 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 21 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 22 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 23 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 15 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 14 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 11 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 12 جملات پندآموز تصویری

 

Sentences instructive image 13 جملات پندآموز تصویری


- منبع، پورتال آسمونی  http://www.asemooni.com/culture/speech/sentences-instructive-image#ixzz0RnOZlKHV

پنج شنبه 17 مهر 1393برچسب:, :: 12:51 ::  نويسنده : farhange
جملات و متن ادبی زیبا از مولانا

Asemooni.com  

beautiful sentences and literary texts from rumi جملات و متن ادبی زیبا از مولانا

 

از کسی پرسیدند:« چند سال داری؟»
گفت:« هجده، هفده، شاید شانزده، احتمالا پانزده…! »
رندی گفت:« از عمر چرا می دزدی؟ این طور که تو پس  پس می روی، به شکم مادرت باز می گردی!» مولانا

 

. . .

 

در خود به طلب هر آنچه خواهی که توئی. مولانا 

 

. . .

 

چون جواب احمق آمد خامشی      این درازی در سخن چون می‌کشی؟ مولانا 

 

. . .

 

بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی. مولانا

 

. . .

 

اندیشه کردن به این که چه بگویم، بهتر است از پشیمانی .مولانا

 

. . .

 

دراین خاک،دراین پاک،به جز عشق،به جزمهر،دگرهیچ نکاریم.مولانا

 

. . .

 

گر در طلب لقمه نانی نانی     گر در طلب گوهر کانی کانی 

این نکته رمز اگر بدانی دانی     هر چیز که اندر پی آنی آنی .مولانا

 

. . .

 

در پی هر گریه آخر خنده ای است.مولانا

 

. . .

 

ما در این انبار گندم می کنیم *گندم جمع آمده گم می کنیم

می نیندیشیم آخر ما به هوش *کین خلل در گندمست از مکر موش

موش تا انبار ما حفره زدست *وز فنش انبار ما ویران شدست

اول ای جان دفع شر موش کن *و انگهان درجمع گندم کوش کن

گرنه موشی دزد در انبار ماست *گندم اعمال چل ساله کجاست

ریزه ریزه صدق هر روزه چرا*جمع می ناید در این انبار ما مولانا

موش = نفس      گندم = جان – روح     انبار = جسم

 

. . .

 

بر قضای عشق دل بنهاده‌اند    عاشقان در سیل تند افتاده‌اند 

یکدمی بالا و یک دم پست عشق    گر به در انبانم دست عشق مولانا

 

. . . 

 

سخن را چو بسیار آرایش کنند،هدف فراموش میشود. مولانا

 

. . .

 

کسی که ندای درونی خود را می شنود، نیازی نیست که به سخنان بیرون گوش فرا دهد. مولانا

 

. . .

 

گشاده دست باش ،جاری باش ،کمک کن (مثل رود)

باشفقت و مهربان باش (مثل خورشید)

 اگرکسی اشتباه کردآن رابه پوشان (مثل شب)

وقتی عصبانی شدی خاموش باش (مثل مرگ)

متواضع باش و کبر نداشته باش (مثل خاک)

بخشش و عفو داشته باش (مثل دریا )

اگرمی خواهی دیگران خوب باشند خودت خوب باش (مثل آینه ) مولانا 


- منبع، پورتال آسمونی  http://www.asemooni.com/culture/speech/beautiful-sentences-and-literary-texts-from-rumi#ixzz0RnOFXgfl

پنج شنبه 17 مهر 1393برچسب:, :: 12:50 ::  نويسنده : farhange

مردی که دلش میخواست بگه سیب

می خواست برود، ولی چیزی او را پایبند کرده بود.

می خواست بماند، ولی چیزی او را به سوی خود می کشید.

می خواست بنویسد، قلمی نداشت،

می خواست بایستد، چیزی او را وادار به نشستن می کرد

.می خواست بگوید، لبان خشکیده اش نمی گذاشتند.

می خواست بخندد، تبسم در صورتش محو می شد.

می خواست دست بزند و شادی کند، ولی دستانش یاری نمی دادند.

می خواست نفس عمیقی بکشد و تمام اکسیژن های هوا را ببلعد، اما چیزی راه تنفسش را بسته بود.

می خواست آواز سر دهد، نغمه اش به سکوت مبدل شد.

می خواست پنجره ی کلبه اش را باز کند و از دیدن زیباییها لذت ببرد ، اما با اینکه پنجره با او فاصله ای نداشت این کار برایش غیر ممکن بود.

می خواست بی پروا همه چیز را تجربه کند ولی دیگر فرصتی وجود نداشت.

می خواست پرنده ی زندانی در قفس را پرواز دهد ولی ناتوان بود.

می خواست گلی بچیند و به کسی که به او خیره شده بود بدهد دستش جلو نمی رفت.

می خواست به همه بگوید دوستشان دارد و عاشقشان است لبش گشوده نمی شد،

می خواست ستاره های آسمان را بشمارد و هنگام عبور شهاب آرزو کند که کاش روزهای رفته بر گردند.

آخر او عکسی در قابی کهنه بود که توان هیچ کاری را نداشت

می خواست حداقل لبخندی به لب داشته باشد اما لبانش خشکیده بود.

یادش افتاد کاش وقتی عکاس گفت "بگو سیب" از دنیا گله نمی کرد

دلش می خواست اگر نمی تواند هیچ کاری بکند فقط بگوید سیب

پنج شنبه 17 مهر 1393برچسب:, :: 12:49 ::  نويسنده : farhange

همیشه شاد باش و بخند

هیچ چیز در دنیاارزش ناراحت شدن را ندارد، اگر باور نداری این مطلب را بخوان.

چرا ناراحتی؟ ممکن است هرروز فقط با دو حالت رو به رو شوی وقتی که حالت خوب است یا  وقتی که مریض هستی.

اگر حالت خوب باشد که موردی برای ناراحتی وجود ندارد، اما وقتی مریض هستی، باز هم با دو حالت روبرو می شوی : حالت اول وقتی است که در حال خوب شدن هستی و حالت دوم وقتی است که داری از دنیا میری !

اگر حالت رو به بهبودی است که موردی برای ناراحتی وجود ندارد ، اما اگر در حال مردن هستی، باز هم با دو حالت روبرو می شوی یا به بهشت میروی یا به جهنم !

اگر به بهشت بروی که موردی برای ناراحتی وجود ندارد اما اگر به جهنم بروی ، آنجا دوستان زیادی در انتظارت هستند که حتی وقت نمی کنی برای آنها دست تکان بدهی !

پس همیشه شاد باش و بخند

هرگز برای غروب کردن خورشید گریه نکن زیرا آن وقت، اشک هایت به تو مجال نمیدهند تا زیبایی های ستاره را ببینی.

پنج شنبه 17 مهر 1393برچسب:, :: 12:48 ::  نويسنده : farhange

چند نکته

1. دل تنها عضوی است که با نگاه لمس می شود.

2. دل تاری است که وقتی بشکند بهتر می نوازد.

3. خدا را بخوان تا خدا تو را از خواندنی ها قرار دهد.

4. غرور از فرشته شیطان ، و تواضع از خاک ، انسان می سازد.

5. گرفتار گناه ، اسیر هر دو عالم است.

6. حقیقت رنگ کردن مردم عینکی شدن خود است.

7. زنی که جواهر است از جواهرات برای خویش بت نمی سازد.

8. چشم دروغگو بیشتر از معمول پلک می زند.

9. مطالعه یک کتاب تجربه یک زندگیست.

10. لبخند طاق نصرتی بر دروازه دل است.

11. کودکان خوبند اگر خلاف کردند بزرگترها را ادب کنید.

12. رابطه ای که با هوس شروع شود، با تنفر خاتمه می یابد.

13. چاله شکست پر است از انسان های تندرو.

14. دوست جدید دنیای جدید است.

15. همه از عشق دم می زنند اما عاشقان در سکوت می میرند.

16. هر کس در هنگام شکست ها نشکند پیروز است.

17. همه انسان ها در شهر خیال خویش اسطوره هایی منحصر به فردند.

18. زندگی ساختنی است نه گذراندنی.

19. جهان بزرگتر از آن است که با کار تو خراب شود با گناه خود را خراب نکن.

20. غرور انهدام است مغرور نباش.

21. ای انسان بمان برای ساختن و نساز برای ماندن.

22. امروز فرصتی است برای جبران دیروز و ساختن فردا.

23. ارزانترین و زیباترین آرایش صورت لبخند است.

24. بقا از آن خداست باور ندارید از گذشتگان بپرسید.

25. کسی که هدف های بزرگ دارد بزرگ می میرد.

26. در میدان عشق قاتل و مقتول محبوب یکدیگرند

پنج شنبه 17 مهر 1393برچسب:, :: 12:48 ::  نويسنده : farhange

 بنده و خدا

بنده از خدا پرسید :
چه چیز بشر شما را سخت متعجب می سازد ؟
 
خدا پاسخ داد :
 
کودکی شان

این که از کودکی شان زود خسته می شوند و عجله دارند تا بزرگ شوند،بعد دوباره پس از مدتی آرزو می کنند که ای کاش کودک بودند .

این که سلامت خود را از دست می دهند تا پول به دست آورند
 
و بعد از مدتی دوباره پول هایشان را می دهند تا  سلامت خود را به دست آورند .
 
این که با اضطراب به آینده می نگرند و حال را فراموش می کنند
 
بنابراین نه در حال زندگی میکنند و نه در آینده.

این که به گونه ای زندگی می کنند که گویی هرگز نخواهند مرد
 
و به گونه ای می میرند که گویی هرگز زنده نبوده اند .

پس از خداوند پرسید :
 
در مقام پروردگار می خواهی بنده هایت کدام درس های زندگی را بیاموزند ؟

خداوند گفت :
 
بیاموزند که نمی توانند کسی را وادار کنند که عاشقشان باشد، تنها کاری که می توانند بکنند این است که  خودشان او را دوست بدارند.

بیاموزند که فقط چند ثانیه طول می کشد تا زخم هایی عمیق در قلب کسانی که دوستشان داریم ایجاد کنیم، اما سال ها طول می کشد تا این زخم ها را التیام بخشیم.
بیاموزند ثروتمند کسی نیست که بیشترین ها را دارد بلکه کسی است که به کمترین ها نیازمند است.

بیاموزند انسان هایی هستند که ما را دوست دارند فقط نمی دانند که چگونه احساساتشان رابیان کنند.

بیاموزند که دو نفر می توانند با هم به یک نقطه نگاه کنند اما به همان یک نقطه دو دیدمختلف داشته باشند.

بیاموزند کافی نیست که فقط دیگران را ببخشند بلکه باید بتوانند خود را نیز ببخشند.

پس بنده بار دیگر از خداوند پرسید:
آیا چیز دیگری هست که دوست دارید بنده هایتان بدانند؟

 و خداوند فرمود:
فقط این که بدانند که من هستم ... همیشه و همه جا

پنج شنبه 17 مهر 1393برچسب:, :: 12:47 ::  نويسنده : farhange

یاد بگیریم اینگونه باشیم

1 - به مردم بیش از آنچه انتظار دارند بدهید و این کار را با شادمانی انجام دهید .
 
2 - با مرد یا زنی ازدواج کنید که عاشق صحبت کردن با او هستید. برای اینکه وقتی پیرتر می شوید، مهارت های مکالمه ای مثل دیگر مهارت ها خیلی مهم می شوند .
 
3 - همه ی آنچه را که می شنوید باور نکنید، همه ی آنچه را که دارید خرج نکنید و یا همان قدر که می خواهید نخوابید .
 
4 - وقتی می گویید: دوستت دارم. منظورتان همین باشد .
 
5 - وقتی می گویید : متاسفم. به چشمان شخص مقابل نگاه کنید .
 
6 - قبل از اینکه ازدواج کنید حداقل شش ماه نامزد باشید .
 
7 - به عشق در اولین نگاه باور داشته باشید .
 
8 - هیچ وقت به رؤیاهای کسی نخندید. مردمی که رؤیا ندارند هیچ چیز ندارند.
 
9 - عمیقاً و با احساس عشق بورزید. ممکن است آسیب ببینید ولی این تنها راهی است که به طور کامل زندگی می کنید .
 
10 - در اختلافات منصفانه بجنگید و از کسی هم نام نبرید .
 
11 - مردم را از طریق خویشاوندانشان داوری نکنید .
 
12 - آرام صحبت کنید ولی سریع فکر کنید .
 
13 - وقتی کسی از شما سوالی می پرسد که نمی خواهید پاسخ دهید، لبخندی بزنید و بگویید : چرا می خواهی این را بدانی؟
 
14 - به خاطر داشته باشید که عشق بزرگ و موفقیت های بزرگ مستلزم ریسک های بزرگ هستند .
 
15 - وقتی کسی عطسه می کند به او بگویید : عافیت باشد .
 
16 - وقتی چیزی را از دست می دهید، درس گرفتن از آن را از دست ندهید .
 
17 - این سه نکته را به یاد داشته باشید: احترام به خود، احترام به دیگران و مسئولیت همه کارهایتان را پذیرفتن.
 
18 - اجازه ندهید یک اختلاف کوچک به دوستی بزرگتان صدمه بزند.
 
19 - وقتی متوجه می شوید که که اشتباهی مرتکب شده اید، فوراً برای اصلاح آن اقدام کنید .
 
20 - وقتی تلفن را بر می دارید لبخند بزنید، کسی که تلفن کرده آن را در صدای شما می شنود .
 
21 - زمانی را برای تنها بودن اختصاص دهید .

یک دوست واقعی کسی است که دست شما را بگیرد و قلب شما را لمس کند .این پیام را پیش خود نگه ندارید.

پنج شنبه 17 مهر 1393برچسب:, :: 12:46 ::  نويسنده : farhange

با عشق زندگی کن


شخصی بود که تمام زندگی‌اش را با عشق و محبت پشت سر گذاشته بود و وقتی از دنیا رفت همه می‌گفتند به بهشت رفته‌است. آدم مهربانی مثل او حتماً به بهشت می‌رفت. در آن زمان بهشت هنوز به مرحله کیفیت فراگیر نرسیده بود. استقبال از او باتشریفات مناسب انجام نشد دختری که باید او را راه می‌داد نگاه سریعی به لیست انداخت و وقتی نام او را نیافت، او را به دوزخ فرستاد. در دوزخ هیچ کس از آدم دعوت‌نامه یا کارت شناسایی نمی‌خواهد، هرکس به آن‌جا برسد می‌تواند وارد شود.

 

آن شخص وارد شد و آن‌جا ماند. چند روز بعد، ابلیس با خشم به دروازه بهشت رفت و یقه پطرس قدیس را گرفت پطرس که نمی‌دانست ماجرا از چه قرار است پرسید چه شده است؟ ابلیس که از خشم قرمز شده بود گفت: آن شخص را که به دوزخ فرستاده‌اید آمده و کار و زندگی ما را به هم زده‌است؛ از وقتی که رسیده نشسته و به حرف‌های دیگران گوش می‌دهد، در چشم‌هایشان نگاه می‌کند و به درد و دلشان می‌رسد حالا همه دارند در دوزخ با هم گفت وگو می‌کنند، یکدیگر را در آغوش می‌کشند و می‌بوسند. دوزخ جای این کارهانیست! بیایید و این مرد را پس بگیرید.

وقتی راوی قصه‌اش را تمام کرد با مهربانی به من نگریست و گفت:
«با چنان عشقی زندگی کن که حتی اگر بنا به تصادف به دوزخ افتادی،
خود شیطان تو را به بهشت بازگرداند»

پائولو کوئلیو

بهشت جهنم دوزخ عشق مهربانی
 
پنج شنبه 17 مهر 1393برچسب:, :: 12:44 ::  نويسنده : farhange

متون ادبی بسیار زیبا (آموزنده و مفید)

  • مرد مقدس

شیطانی به شیطان دیگر گفت: آن مرد مقدس متواضع رانگاه کن که در جاده راه
می رود. دراین فکرم که به سراغش بروم و روحش را در اختیار بگیرم…
رفیقش گفت: به حرفت گوش نمی دهد…تنها به چیزهای مقدس می اندیشد.
اما شیطان دیگر، بدون توجه به این حرف خود را به شکل ملک مقرب جبرئیل دراورد و در برابر مرد ظاهر شد.
گفت: آمده ام به تو کمک کنم.
مرد مقدس گفت: باید من را با شخص دیگری اشتباه گرفته باشی… من در زندگی ام کاری نکرده ام که سزاوار توجه یک فرشته باشم.
و به راه خود ادامه داد، بی آنکه هرگز بداند از چه چیزی گریخته است….

*

*

  • مرد پلید

مرد پلیدی، درآستانه مرگ، کنار دروازه ی دوزخ به فرشته ای برمی خورد.
فرشته به او می گوید: فقط کافی است در زندگی ات یک کار خوب انجام داده باشی، و همان یاری ات می کند. خوب فکر کن.
مرد به یاد می آورد که یک بار، هنگامی که در جنگلی راه می رفت، عنکبوتی را سر راهش دید و راهش را کج کرد تا آن را له نکند.
فرشته لبخند می زند و تار عنکبوتی از آسمان فرود می آید. تا مرد بتواند از راه آن به بهشت صعود کند. گروهی از محکومان دیگر نیز از تار عنکبوت استفاده می کنند و شروع می کنند به بالا رفتن از آن. اما مرد، از ترس پاره شدن تار، به سوی آنها برمی گردد و آنها را هل می دهد. در همین لحظه، تار پاره می شود، و مرد بار دیگر به دوزخ برمی گردد…
صدای فرشته را می شنود که: افسوس، خودخواهی ات تنها کار خوبی را که انجام داده بودی، به پلیدی تبدیل کرد…

*

*

  • شوالیه

شوالیه ای به دوستش گفت: بیا به کوهستانی برویم که خداوند در آنجا سکنی دارد. می خواهم ثابت کنم که خدا فقط بلد استاز ما چیزی بخواهد، در حالی که خودش به خاطر ما کاری نمی کند.
دیگری گفت: من هم می آیم تا ایمانم را نشان بدهم.
همان شب به قله کوه رسیدند…و از درون تاریکی آوایی را شنیدند: سنگ های روی زمین را بر پشت اسبانتان بگذارید.
شوالیه ی اول گفت: دیدی؟! بعد از این کوهنوردی، می خواهد بار سنگین تری را هم با خود ببریم. من که اطاعت نمی کنم.
اما شوالیه ی دوم به دستور عمل کرد. هنگام برگشت، سپیده دم بود، و نخستین پرتوهای آفتاب بر سنگ های شوالیه ی پارسا تابید: الماس ناب بودند.
استاد می گوید: تصمیم های خداوند اسرارآمیز، اما همواره به سود ماست.

پنج شنبه 17 مهر 1393برچسب:, :: 12:29 ::  نويسنده : farhange

استاد و شاگرد

شبي از شب ها، شاگردي در حال عبادت و تضرع وگريه و زاري بود.

در همين حال مدتي گذشت، تا آن که استاد خود را، بالاي سرش ديد، که با
تعجب و حيرت؛ او را، نظاره مي کند !
استاد پرسيد : براي چه اين همه ابراز ناراحتي و گريه و زاري مي کني؟
شاگرد گفت : براي طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم و برخورداري از لطف خداوند!
استاد گفت : سوالي مي پرسم، پاسخ ده؟
شاگرد گفت : با کمال ميل؛ استاد.
استاد گفت : اگر مرغي را، پروش دهي، هدف تو از پرورشِ آن چيست؟
شاگرد گفت: خوب معلوم است استاد؛ براي آن که از گوشت و تخم مرغ آن بهره مند شوم.
استاد گفت: اگر آن مرغ، برايت گريه و زاري کند، آيا از تصميم خود، منصرف خواهي شد؟
شاگردگفت: خوب راستش نه...! نمي توانم هدف ديگري از پرورش آن مرغ، براي
خود، تصور کنم!
استاد گفت: حال اگر اين مرغ، برايت تخم طلا دهد چه؟ آيا باز هم او را،
خواهي کشت، تا از آن بهره مند گردي؟!
شاگرد گفت : نه هرگز استاد، مطمئنا آن تخم ها، برايم مهم تر و با ارزش
تر، خواهند بود!
استاد گفت : پس تو نيز؛ براي خداوند، چنين باش!
هميشه تلاش کن، تا با ارزش تر از جسم، گوشت، پوست و استخوانت؛ گردي.
تلاش کن تا آن قدر براي انسان ها، هستي و کائنات، مفيد و با ارزش شوي، تا
مقام و لياقتِ توجه، لطف و رحمتِ او را، به دست آوري.
خداوند از تو گريه و زاري نمي خواهد!
او، از تو حرکت، رشد، تعالي، و با ارزش شدن را مي خواهد و مي پذيرد

 

پنج شنبه 17 مهر 1393برچسب:, :: 11:54 ::  نويسنده : farhange

پـا بـه پـای کودکـی هایـم بیـا …

 

پـا بـه پـای کودکـی هایـم بیـا

 

پا به پای کودکی هایم بیا
کفش هایت را به پا کن تا به تا

قاه قاه خنده ات را ساز کن
باز هم با خنده ات اعجاز کن

پا بکوب و لج کن و راضی نشو
با کسی جز عشق همبازی نشو

بچه های کوچه را هم کن خبر
عاقلی را یک شب از یادت ببر

خاله بازی کن به رسم کودکی
با همان چادر نماز پولکی

طعم چای و قوری گلدارمان
لحظه های ناب بی تکرارمان

مادری از جنس باران داشتیم
در کنارش خواب آسان داشتیم

یا پدر اسطوره دنیای ما
قهرمان باور زیبای ما

قصه های هر شب مادربزرگ
ماجرای بزبز قندی و گرگ

غصه هرگز فرصت جولان نداشت
خنده های کودکی پایان نداشت

هرکسی رنگ خودش, بی شیله بود
ثروت هر بچه قدری تیله بود

ای شریک نان و گردو و پنیر !
همکلاسی ! باز دستم را بگیر

مثل تو دیگر کسی یکرنگ نیست
آن دل نازت برایم تنگ نیست ؟

حال ما را از کسی پرسیده ای؟
مثل ما بال و پرت را چیده ای ؟

حسرت پرواز داری در قفس؟
می کشی مشکل در این دنیا نفس؟

سادگی هایت برایت تنگ نیست ؟
رنگ بی رنگیت اسیر رنگ نیست ؟

رنگ دنیایت هنوزم آبی است ؟
آسمان باورت مهتابی است ؟

هرکجایی, شعر باران را بخوان
ساده باش و باز هم کودک بمان

باز باران با ترانه ، گریه کن !
کودکی تو ، کودکانه گریه کن!

ای رفیق روزهای گرم و سرد
سادگی هایم به سویم باز گرد!

سروده دکتر مجدالدین میرفخرایی، متخلص به گلچین گیلانی

 

پنج شنبه 17 مهر 1393برچسب:, :: 11:50 ::  نويسنده : farhange

استدلال

چند کودک با یکدیگر مشغول بازی بودند ، ناگهان زنی از دور پیدا شد و کودکی را از آن میان صدا کرد و لحظه ای چند با آن کودک نجوا کرد .

پس از آن که کودک بازگشت هم بازی های او اصرار کردند که از صحبت او با آن زن مطلع شوند و به دور او حلقه زدند !

کودک از آن ها پرسید :

آیا شما می توانید راز مهمی را پیش خود نگه دارید ؟!

همه با صدای بلند فریاد کردند :

آری  ، آری !

کودک گفت :

من هم همین طور !

 

شنبه 20 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 17:4 ::  نويسنده : farhange

سلام عزیزم روزت مبارک ...

روز ولادت علی ، روز مرد ، روز پدر ، روز تو

روزت مبارک ...

اخ دلم میخواست الان دم گوشت میگفتم روزت مبارک ...

کاش میتونستم بیام پیشت بگم بهترینم روزت مبارک

مهربانم ، جات خالیه ..

عزیزم خیلی دلم گرفته ...انقدر دلم گرفته که تکه تکه شده ..

لخته های خونش مدام داره میریزه درون وجودم

فدات شم کجایی

عزیزم کجایی ، اخ چقدر زود با خاک سرد پیوند و پیمان بستی..

اخ چقدر زود از یادت رفتم ..

عزیزم چقدر زود مرا فراموش کردی...

خوب ترینم ایا میدانی یکی روی این کره خاکی

هر لحظه اش را با یادت سر میکند

بهترینم میدانی یکی روی این خاک سر داره برات همین الان که مینویسه اشک میریزه ..

ای کاش بودی

ای کاش کنارم بودی تا سرم را روی شانه های پر احساست بگذارم

اشک بریزم ، ببارم ببارم ...

خوبترین احساس روی زمین چقدر زود

اخ اخ ...

این بغض لعنتی تمام افکارم را به هم ریخته

مهربانم هنوز هم خوابی

اخ بمیرم چقدر خسته بودی

مهربان نازنینم چقدر خواب ، خسته نشدی

چرا به سراغم نمیایی

چرا جوابم را نمیدهی

اشکهای مرا نمیبینی

دست عجزم را نمیبینی

چرا دستم را نمیگیری

چرا به من نگاه نمیکنی

اخ اخ .ای خدا...



ادامه مطلب ...
چهار شنبه 27 فروردين 1393برچسب:, :: 14:35 ::  نويسنده : farhange
  ای خدای مهربون دلم گرفته  
 

ای خدای مهربون دلم گرفته

با تو شعرام همگی رنگ بهاره با تو هیچ چیزی دلم کم نمیاره

وقتی نیستی همچیم تیره و تاره کاش ببخشی تو خطاهم رو دوباره

ای خدای مهربون دلم گرفته از این ابر نیمه جون دلم گرفته از زمین و آسمون دلم گرفته

آخه اشکام رو ببین دلم گرفته تو خطاهام رو نبین دلم گرفته تو ببخش فقط همین دلم گفته

توی لحظه های من شیرین ترینی واسه عشق و عاشقی تو بهترینی

کاش همیشه محرم دل تو باشم تو بزرگی اولین و آخرینی

ای آسمان زیبا امشب دلم گرفته از های و هوی دنیا امشب دلم گرفته

یک سینه غزق مستی دارد هوای باران از این خراب رسوا امشب دلم گرفته

امشب خیال دارم تا صبح گریه کنم شرمنده ام خدایا امشب دلم گرفته

خون دل شکسته بر دیدگان تشنه باید شود هویدا امشب دلم گرفته

ساقی عجب صفایی دارد پیاله ی تو پر کن به جان مولا امشب دلم گرفته

گفتی خیال بس کن فرمایشت متین است فردا به چشم اما امشب دلم گرفته



ادامه مطلب ...
چهار شنبه 27 فروردين 1393برچسب:, :: 14:17 ::  نويسنده : farhange
  خودش گفته قبل از نمره دادن...  
 

 

دیکته زندگیمان پر از غلط است

ولی نگران نباش

خودش گفته قبل از نمره دادن...

اگر پشیمان شوی

غلطهایت را یواشکی پاک میکنم!



ادامه مطلب ...
شنبه 14 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 16:50 ::  نويسنده : farhange

 

 

 

خدای مهربانم !

گاهی لحظاتی هست..!

که حسی ناب تمام وجودت را می نوازد ! ... حسی شگفت ! ... حسی بی نظیر ! حسی شبیه به معجزه .

خدای مهربانم !

این حس هدیه ی توست به من ! این حس همان معجزه ی توست برای من !

خدایا !

تمام وجودم سرشار از شور و شعف شده است ... و تنها دلیل این حس ... ایمان به معجزه ی توست که خیلی زود با این معجزه قلبم را پر از شادی و خوشحالی می کنی !

خدایا !

بیش از عشق بر تو عاشقم ای مهربان ! ای خدای من ! ای قدرتمند متعال !

من ! چشم براهم ... مهربان خدای من !...ای قدرتمند متعال ! و ای ارحم الراحمین .

 

 
 
 

تمام حرف دلمو خلاصه میکنم:آقاجون خیلی دلم براتون تنگه بی شما زندگی معنی نداره. کاش ....
عمریست که از حضوراو جا ماندم
در غربت سرد خویش تنها ماندیم
او منتظر ماست که ما برگردیم
ماییم که در غیبت کبری ماندیم
آقاجون منو ببخشید خیلی ناراحتتون کردم.خودتون کمک کنید از این خواب زمستانی بیدار بشم

 

سلام مولای مهربان من .. میدانستی تمام ثانیه های حضورم در هستی با حضورت در هستی - گره - خورده .. آنچنان با منی که گاهی خودم را هم فراموش می کنم .. نمی دانم من تو را بی نهایت دوستدارم یا تو من را .. اما فکر کنم - تو - بیشتر من را دوستداری چرا که اکثر اوقات فکرت را ، یادت را ، خیالت را ، صدای قدم هایت را ، شور جاریه حضورت را به سراغ دل من میفرستی که بدانم چقدر به یاد من هستی و مرا دوست داری .. جانم به قربان دل مهربانت مولای من .. می دانم این هزار سال را هم بهانه ی دوست داشتنم در پرده ماندی که انسان شوم و به نزدیکیه دروازه ی انتظارت برسم .. کاش من هم ترا همین اندازه دوست می داشتم تا لااقل یک سال نه یک ماه نه یک هفته نه یک روز نه یک ساعت را با یاد تو بگذرانم .. برایم دعا کن مولای من که تا آمدنت ، من ، هم به شکوه انسانیت برسم .



ادامه مطلب ...
چهار شنبه 4 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 14:32 ::  نويسنده : farhange
شنبه 31 فروردين 1392برچسب:, :: 17:32 ::  نويسنده : farhange

 
مادر  عزيزم روزتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مبارك . دوستت دارم .

 

 

سالروز میلاد خجسته فاطمه زهرا (سلام الله علیها) سرور بانوان جهان، عطای خداوند سبحان،

کوثر قرآن، همتای امیر مومنان و الگوی بی بدیل تمام جهانیان،

بر همه مادران و زنان عالم مبارک باد . . .

 

 چراغ خانه ات تابان بماند

 

 

08 مجموعه کارت پستال روز مادر

 

 

 

    

 

 

     























































گوشه دو چشماتون رو بکشید(مثل چینی ها)


و به تصویر زیر نگاه کنید

قشنگ بود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اگه گفتید چه چیزی نوشته شده؟؟؟؟؟؟؟؟





مادر






ادامه مطلب ...
دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:, :: 11:27 ::  نويسنده : farhange

منشاء ضرب المثل ها و فايده اشان



ادامه مطلب ...
یک شنبه 11 فروردين 1392برچسب:, :: 10:1 ::  نويسنده : farhange

شهدا شرمنده ایم

چفیه هاتان را به دست فراموشی سپردیم و وصیت نامه هایتان را نخوانده رها کردیم .
پلاکهایتان را که تا دیروز نشانی از شما بود امروز گمنام مانده است .
کسی دیگر به سراغ سربندهایتان نمی رود
دیگر کسی نیست که در وصف گلهای لاله و شقایق شاعرانه ترین احساسش را بسراید و بگوید :
چرا آلاله آنقدر سرخ است
چرا کسی نپرسید مزار حاج حسین بصیر کجاست
و چرا شهید محمدرضا در قبر خندید...

 

چرا وقتی که گفتیم :
یک گردان که همگی سربند یا حسین (ع ) بسته بودند شهید شدند کسی تعجب نکرد
چرا وقتی گفتند :
تنی معبر عبور دیگران از میدان مین شد شانه ای نلرزید
چرا هیچ کس نپرسید : به کدامین گناه هفتاد پاسدار را در شهر پاوه سربریدند
وقتی که گفتیم بعد از پانزده سال پیکر شهیدی را سالم از زیر خاک بیرون آوردند کسی تعجب نکرد
ولی با نام حقوق بشر حق را پایمال کردند.

چرا نمی دانیم شیمیائی چیست و زخم شیمیایی چقدر دردناک است
شاید ما نیز از تاولهای بدنشان می ترسیم که روزی بترکد و ما نیز شیمیائی شویم .
شاید اگر رنج آنها را می دیدیم درک می کردیم که چطور میشود یک عمر با درد زیست
نمیدانم که چرا کسی نپرسید چگونه خدا خرمشهر را آزاد کرد !!
ای شهیدان ما بعد از شما هیچ نکردیم .
آن ندای یا حسین (ع ) که ما را به کربلا نزدیک و نزدیکتر می کرد دیگر بگوش نمی رسد.
یادتان هست که به دختران این کشور گفتید سرخی خونمان را به سیاهی چادرتان به امانت می دهیم .
آیا دختران ما امانت دار خوبی بودند و خونتان را فرش راه رهگذران نکردند .
یادتان هست هنگامی که گفتید :
رفتیم تا آسمانی شویم و شما بمانید و بگوئید که بر یاران خمینی (ره ) چه گذشت .

رفتید ولی یادمان رفت که حتی یادمانتان را در یک هفته برگزار کنیم .
جایتان خالی اینجا عده ای فرهنگ شهادت را خشونت طلبی می نامند و شهید را خشونت طلب
وقتی حکایت شما را گفتیم فقط پچ پچی سر دادند و رفتند تا صلح را در کتاب جنگ و صلح تولستوی جستجو کنند.
رفتند تا با نام شهید کیسه بدوزند ولی نفهمیدند که چطور بسیجیان همپای امامشان جام زهر را نوشیدند و چقدر سخت بود.
دیگر کسی نیست تا قلب رهبر امت را شاد کند.
عده ای مصلحت دیدند که مقابل توهین به اسلام و شهید سکوت کنند ولی ما مصلحت خویش را در خون رقم زدیم .
راست گفته اند :
که بهشت را به بها میدهند نه به بهانه و ما عمری است که بهانه بهشت را میگیریم .
آری بسیجیان !! میدانم که از آن روزی که تمام شهیدان را بدرقه کردید و برگشتید دلهایتان را در سنگرها جا گذاشتید , میدانم که هنوز هم دلهایتان هوای خاکریزهای جنوب را می کند و می دانم که دیگر کسی از بسیج نمی گوید , ولی بدانید که تا شما هستید ما می توانیم از همت بشنویم و از خاطرات حسین خرازی لذت ببریم و پای صحبت مادر سه شهید محمدزاده بنشینیم , تا شما هستید میدانم که رهبر تنها نیست و تا شما هستید تنها عشق , تنها میداندار این عرصه است .
امروز کسانی از شهیدان سخن می گویند که از دیدن فشنگ نیز واهمه دارند.
کسانی دم از شهادت می زنند که با شنیدن صدای آژیر تا کفشهایشان زرد می شود
ولی در میدان عمل جز سکوت چیزی از آنها نمی بینی .

ما ماندیم تا امروز از آنان بگوییم و فریاد برآوریم « ما از این گردنه آسان نگذشتیم ای قوم »
ما ماندیم که نه یک هفته بلکه سالهای سال از آنان بگوییم . چرا که خون آنان است که می تپد.
و یادمان نرود که اگر امروز در آسایش زندگی می کنیم مدیون آنانیم .
مدیون حماسه هایی که آنان آفریدند.
یادمان نرود که ما هنوز باید جواب بدهیم که « بعد از شهدا چه کردیم »



ادامه مطلب ...
شنبه 10 فروردين 1398برچسب:, :: 10:5 ::  نويسنده : farhange

نجوایی از مهدی اخوان ثالث با على موسى الرضا(ع)



ادامه مطلب ...
یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:, :: 12:7 ::  نويسنده : farhange
یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:, :: 11:35 ::  نويسنده : farhange
یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:, :: 10:31 ::  نويسنده : farhange




یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:, :: 9:46 ::  نويسنده : farhange

 

چند روزیست که از دور و برم می ترسم

بیشتر از همه از پشت سرم می ترسم

من از این درد که در دام توام باکم نیست

از هوایی که بخواهم بپرم می ترسم

 

دردم از زخم تبر نیست که بر جان من است

از علفها که شده تا کمرم می ترسم

"دوش میگفت که فردا بدهم کام تو را "

بعد از آن کام چه آید به سرم .... می ترسم

رسم شهر است كه : " عاشق نشود هیچکسی "

دردم عشق است .... ولي از پدرم مي ترسم

غربت و بي كسي و دربه دري آسان است

از هماني كه نيامد به سرم مي ترسم

 



ادامه مطلب ...
دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:, :: 12:31 ::  نويسنده : farhange

نـیــلــوفـــر... (پست ثابت)

از مرز خواب می گذشتم

سایه ی تاریک یک نیلوفر

روی همه ی این ویرانه فرو افتاده بود...

کدامین باد،بی پروا     

دانه ی این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورد؟ 



ادامه مطلب ...
دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:, :: 12:29 ::  نويسنده : farhange

راه های موفقیت در زندگانی

۱:فکرصحیح و مثبت

۲:ایمانه به خدا

 

 

 

اهمیت افکار انسان 

 در واقع همانگونه که قدرت تفکر با وجود منحصر به فرد خود در انسان ،

انسان را از سایر موجودات متمایز می‌سازد تاثیرات عمیقی نیز روی زندگی او

 خواهد گذاشت.بر این اساس چگونگی افکار انسان ،

چگونه درگیر شدن در

 افکار خود ، چگونگی سازمان دهی آنها و غلبه

 انواع خاصی از افکار بر ذهن

فرد مورد توجه روانشناسان است

 

انوع افکار انسان

در یک طبقه بندی بسیار ساده افکار

انسان در دو مقوله مثبت و منفی دسته

 بندی می‌شود. این نوع

 از دسته بندی بسیار مورد توجه روانشناسان

 مشاوره و بویژه مشاورانی است

که دیدگاه شناختی دارند. این دسته بندی

 دو نوع افکار مثبت و منفی در

انسان شناسایی می‌شود و اعتقاد بر این

است که غلبه هر یک از آنها بر ذهن فرد

شیوه زندگی او را در حدی وسیع نشان می‌دهد.

بطوری که همین افکار ساده به

راحتی ممکن است موجب

 تفاوت سبک زندگی فرد با سایرین ،

یا با خود او در مراحل مختلف شود.

 

افکار مثبت انسان

بر اساس این دسته بندی افکار

 مثبت آن دسته از افکاری را شامل می‌شود

 که تاثیرات مفیدی بر ذهن و رفتار

 فرد به جای می‌گذارند، هدایت کننده

 هستند و اغلب موجبات زندگی

دلپذیر را فراهم می‌سازند. افرادی که دارای

 چنین افکاری هستند کمتر در داماسترس

و فشار روانی گرفتار می‌شوند و

 یا حداقل به راحتی خود را می‌توانند

از چنین شرائطی رها کنند. این افراد

 اعتماد به نفس بالاتری دارند،

 دید خوبی نسبت به خود دارند و بطور کلی

 افکار آنها حول و حوش خوب بودن ،

سالم بودن و واقع بین بودن دور می‌زنند.

نمونه‌ای از افکار مثبت

* من در موارد مختلف پیروز بوده‌ام

هر چند شکستهایی نیز داشته‌ام.

* من فرد کارآیی هستم.

* لازم نیست همه مثل هم باشند.

* بعضی افراد دروغ می‌گویند.

افکار منفی انسان

افکار منفی تحریک کننده هیجانات منفی در انسان هستند.

 که اغلب در اثر وقایع بیرونی که بار منفی دارند

 برای افراد ناراحت کننده

 هستند راه اندازی می‌شوند.

این افکار چسبندگی فوق‌العاده‌ای در ذهن

 انسان دارند و درگیری و مشغله شدیدی

برای صاحب خود ایجاد می‌کنند.

 افتادن در چرخه این افکار و عدم تلاش

برای خارج شدن از این چرخه اغلب

 مشکلات جدی روانی را ممکن است به بار آورد. روانشناسان شناختی

 معتقدند اغلب اضطرابها و افسردگیها ،

اختلالات ارتباطی ، مشکلات

 زناشویی و انواع مسائل دیگر از زندگی

فرد ناشی از غلبه افکار منفی بر ذهن فرد است.

بر این اساس هدف آنها گسترش

حوزه و قلمرو افکار مثبت

و به عبارتی مثبت اندیشی در افراد است.

 

نمونه‌ای از افکار منفی

* من همیشه شکست می‌خورم.

 

* دیگران نیز باید مثل من باشند.

 

* هیچ کس نباید دروغ بگوید.

 

* من فرد به درد بخوری نیستم.

 

افکار هدفمند در مقابل افکار بی‌هدف

افکار انسان را از لحاظ اینکه از یک هدف

 یا اهداف ویژه‌ای پیروی می‌کنند یا

نه نیز می‌توان دسته بندی کرد. افکار هدفمند آن دسته از افکاری هستند

که بر اساس اهداف ویژه‌ای سازمان می‌یابند.

و فرد با در نظر گرفتن آن اهداف ،

 افکار خود را نیز سازمان می‌دهد.

بطوری که می‌تواند به صورت گام به گام

به تهیه مراحلی بپردازد که موجب

 رسیدن او به اهدافش می‌شود.

مثل افکار مربوط به حل یک مساله

ریاضی یا افکار مربوط به برنامه ریزی درسی

برعکس افکار بی‌هدف ،

بدون برنامه و بدون هدف ویژه‌ای

 ذهن فرد را درگیر می‌سازند

خیالبافیها از جمله این دسته افکار هستند.

که برنامه و سازمان مشخصی ندارند

و ممکن است با یک عامل و محرک ساده را راه اندازی شوند و به

حوزه‌های مختلف وارد شوند

و سرانجام فرد به خاطر نیاورد که از کجا

به این نقطه فعلی از افکار رسیده است.

 از شاخه به شاخه دیگر پریدن معمولا

ویژگی این دسته از افکار است.

هر چند جلوگیری وضع کامل

 این دسته از افکار وجود ندارد.

اما از آنجا که اغلب در کارهای فکری

فرد موجب ایجاد مشکل می‌شود و

غالباً تمرکز فرد را به هم می‌ریزند

 لازم است با انواع تمرینات فکری

تحت کنترل فرد قرار بگیرند. **********************

در تحقیقاتی که در سال 2002 انجام شد،

 "تاثیر منفی" به عنوان زمینه ای برای اضطراب،

بی منطقی، عصبانيت و انواع دیگری

 خصوصیات نا خوشایند تعریف شده است.

 تاثیر منفی با بالا رفتن فعالیت در قشر

جلوی مغز ایجاد می شود.

با اینکه این حالتی ثابت و ماندنی است، اما می توان آن را کنترل کرد.

زمانیکه بدبینی نتیجه مستقیم از دست دادن شغل،

قطع رابطه با یکی از دوستان یا

 مرگ کسی که دوستش داریم باشد

 به عنوان واکنشی در مقابل این ناراحتی

تلقی می شود و موقتی است.

 

چه این خصوصیت با وجودتان عجین

شده باشد و چه فقط واکنشی

 موقتی به یک حادثه باشد،

با ایجاد تغییراتی در مغز شما همراه است.

 مغز از میلیون ها سلول عصبی تشکیل شده است

 که پیام ها را به اعضاء مختلف بدن رسانده و دریافت می کنند.

ممکن است این پیام ها با ایجاد نا تعادلی شیمیایی مختل شوند.

 

خجالت ندارد اگر برای مداوای این عدم

تعادل و بالا تر بردن کیفیت زندگیتان

 دنبال مشاوره و درمان پزشکی باشید.

 اگر احساساتی مثل نا امیدی،

 کمبود انرژی و نا توانی در انجام کارها

دو هفته ادامه پیدا کرد، می توانند علائمی

از افسردگي به حساب آیند. می توانید برای دوباره

به دست آوردن کنترل مغزتان دنبال درمان باشید.

 

اگر این منفی بافی های شما نتیجه عادت است نه حالت های قابل درمانپزشکی،

راه هایی برای مقابله با آن وجود دارد.

 در این جا به چند نکته اشاره می کنیم

 که به مثبت انديشی شما کمک می کند: 

انگیزه تان را مشخص کنید
آگاه باشید چه زمانی تفکرات منفی بر شما غلبه می کنند.

 زمانی که خسته یا گرسنه هستید

یا زمانی که فشار کاریتان زیاد است.

ممکن است تفکراتتان تغییر پیدا کنند.

 کنترل افکار منفی به شما کمک می کند

 که انگیزه و سبب آن را بفهمید و این باعث می شود

 که بتوانید دوباره کنترل خودتان را در دست بگیرید.

 

عیبجویی از خود را کنار بگذارید
در مسیرتان انتظار دست انداز هم داشته باشید
 و آن ها را بپذیرید. افکار منفی،

 بدگویی و عیبجویی از خود را از ذهنتان بیرون کنید.

 در مورد مسائل و اتفاقات گذشته فکر نکنید،

 فقط از آن ها تجربه بگیرید و به راهتان ادامه بدهید.

 تغییر دیدگاهتان در مورد دنیا

به شما اجازه می دهد تا در مشکلات و

گرفتاری ها دنبال شانس باشید.  

خود را با شرایط وفق دهید


زمان هایی را که در گذشته منفی بینی

به سراغتان آمده را به یاد آورید و به خود

یاد آور شوید که چگونه آن را پشت سر گذاشته اید.

 حتی برای یک فرد مبتلا به منفی بینی

یا کسی که دچار افسردگی است هم امید همیشه وجود دارد.

 سعی کنید اعتماد به نفستان را بالا ببرید

و با این کار، رفتارهایتان جنبه ی مثبت بیشتری خواهند گرفت.

**********************

هـمواره افـكار ما بروي احساسات ما تاثيرگذار مي باشـد.

اگر تصور كنيد كه كارهايتان سر و سامان نـخواهند گرفت،

در شـمـا احـساس اندوه و انفعال ايجاد شده

و از تـلاش و كوشش دست خواهيد كشيد.

اگر چنين مي پـنـداريـد كه براي انجام

كارهايتان محتاج كمك ديگران هستيد، ممكـن اسـت احـساس بي كفايتي و وابستگي كنيد.

اگـر تـصـور مي كنـيـد كه

نـالايق و بـي كفايت مي بـاشـيد،

احساس بـي ارزشـي و تـرديـد كـرده

و دائـمـا خـودتـان را سـرزنـش خواهيد نمود.

همانطوركه ملاحظه كرديد بي ترديد ارتباط تنگاتنگي ميان افكار

و احساسات ما برقراراست. بنابراين دليل واكنشهاي هيجاني

ناخواسته و شديد، افكار نامعقول وغيرمنطقـي شما ميباشند.

تعريف تفكرات نا معقول چنين است

1- افكار انعطاف ناپذير.

 

2- دور از واقعيت.

 

3- غير منطقي.

 

4- مخل بهداشت رواني.

 

 

اكنون به تعدادي از طـرز تـفـكرات

 نامعقول توجه كرده و سعي كنيد براي

دستيابي به يك زندگي شادتر از آنها اجتناب ورزيد:

 

1- من بايـد مـورد پـذيرش و محبوب

 همگان باشم تا بتوانم احساس خوشايندي

نسبت به خود داشته باشم. طرد شدن،

ترك شدن و تنها ماندن خيلي هولناك است.

 

2- من بايد در تمام زمينه ها لايق و كارآمد باشم ، شكست بسيار وحشتناك ميباشد.

 

3- هنگامي كه اتفاق ناگواري روي ميدهد من چاره اي جز اندوهگين شدن ندارم.

 

4- اگر كسي مرا مورد انتقاد قرار ميدهد به

مفهوم آن است كه ايرادي در من وجود دارد.

 

5- من همواره بايد ديگران را از خودم راضي

نگاه دارم و مطابق خواسته و ميلشان رفتار كنم.

 

6- من اساسا از ديگران پايين تر ميباشم.

 

7- زندگي و يا ديگران بايد همواره انتظارات مرا برآورده سازند.

 

8- مـن در زنـدگي محـكوم به افسردگي،

نااميدي و بدبختي مي باشم چون مـشـكلات

زندگي من لاينحل مي باشند.

 

9- همواره بايد كارها بر وفق مراد من پيش بروند.

 

10- هميشه زندگي و مردم بايد منصفانه با من رفتار كنند.

 

11- مـن در زندگي محتاج شخصي هستم

- يك شخص خاص - تا در كنار او باشم و بـه او تكيه كنم

 - چون من به تنهايي قادر به انجام كاري نيستم.

 

12- براي من آسانتر است زمـاني كـه به

مشكلات زندگي فكر نكنم تا اينكه با مشكلات

روبرو شده و مسئوليت حل آنها را بر عهده بگيرم.

 

13- افـراد بد و شرور بـايد مـجازات شـده

 و فـورا بـه سـزاي اعـمالـشان برسند.

 اگر چنين نشود من از كوره در خواهم رفت.

 

14- عوامل خارجي مانند: مردم،

جامعه ناسالم، بد اقبالي و سرنوشت دليل

بدبـخـتيها و ناراحتيهاي من مي باشند.

از آن گذشـتـه مـن هيـچ كنـترلي بروي

اين عوامل خارجي نداشته بنابراين هيچ

 كاري براي افسردگي و نگون بختي

خودم نميتوانم انجام دهم.

 

15- من هميشه بايد بي عيب و كامل بوده

و از ديگران برتر باشم. كـمـال گـرايي يكي از

 مهمترين عوامل تنش زا است.

كمالگرايي انواع گوناگوني دارد:

 

كمالگرايي در اخلاقيات: من هيچگاه

 نبايد مرتكب خـطا و يـا گـناهي شوم و اگر

چنين شود قادر به بخشش خود نمي باشم.

 

كمالگرايي درعملكرد:

براي آنكه يك فرد ارزنده باشم بايد هميشه در همه امور موفق گردم.

 

كمالگرايي در هويت:

مـردم هيچگاه فرد آسيب پذير و

خطا كـاري هـمچون من را مورد پذيرش قرار نميدهند.

 

كمالگرايي در احساسات:

من همواره بايد خوشحال و شادمان باشم - بـايد قـادر بـه كنترل احساسات

منفي خود بوده و هيچگاه احساس افسردگي و اضطراب نكنم.

 

كمالگرايي در عشق:

دو فردي كه عاشق يكديگر هستندهيچ گـاه نـبايـد بـا يـكـديـگر بحث و

مشاجره كنند و يا آنكه از دست هم عصباني شوند.

 

كمالگرايي در زيبايي:

چون من كمي اضافه وزن دارم فرد زشت و نازيبايي ميباشم.

 

16- فيلتر كردن: شـما تنها جنبه منفي پيشامدها را

مشاهده كرده و آنها را زير ذره بين قرار مي دهيد در حالي كه جنبه

مثبت آن را فيلتر كرده و حذف مي نماييد.

 

17- تفكر دو قطبي: همه چيز يا سياه است يا سفيد،

بد است يا خوب -يا شـما كـامل مي باشيد و يا آنكه يك ناكام و شكست خورده

 - هيچ حد وسطي وجود ندارد.

 

18- تعميم افراطي:

شما به يك نتيجه گيري عمومي

مبـتـني بـر يـك واقـعـه واحـد دست مي يابيد. به محض آنكه براي شما يك حادثه ناگوار روي دهد

 چنين مي پـنـداريـد كـه آن بارها و بارها تكرار خواهد شد.

 

19- خـوانـدن فكر:

بدون آنكه حرفي زده شود، پيـش داورانه از احـسـاس ديـگران و عـلت

 رفتارشان با خود آگاهي داريد.

 

20- فاجعه آميز جلوه دادن:

 شما انتظار بلا، مصيبت و حوادث ناخوشايند را مي كـشـيد. كافيست از

 حادثه ناگواري مطلع گرديد. آن وقت خواهيد گفت: نكند سر من هم بيايد.

 

21- برداشت شخصي كردن:

چنين مي پنداريد كه هر چرا كه ديگران ميگويند و يا انـجام مي دهند به

 نوعي در واكنش به شما مي باشد.

 

22- نكوهش كردن:

شما ديگران را مسئول دردها و مشكلات خود ميدانيد. يـا آنـكه خود

 را مسئول تمام مشكلات مي پنداريد.

 

23- بايدها:

 از تعداد زيادي قوانين خشك و غير قابـل انـعـطاف كـه رفـتار ديگران و

خودتان چگـونه بـايد بـاشـد پيروي مي كنيد و هنگامي كه ديگران

 آن قوانين را زير پا مي گـذارنـد

 خشمگين شده و در صورتي كه شما خودتان آنها را نـقـض كنيد،

 احساس گناه خواهيد كرد.

 

24- استدلال بر مبناي احساس:

 تصور مي كـنيد احساسات شما

 واقـعيت داشـتـه و هر آنچه احساس مي نماييد عينيت دارد.

اگر احساس بدبختي ميـكنيد پس حـتـما بدبخت هستيد.

 

25- تـغـيـير دادن:

تصور مي كنيد با تحت فشار قـرار دادن و بـا چـاپـلـوسي ديـگـران قـادر خواهيد بود

 آنها را به سليقه خود تغيير دهيد.

چون اميدهاي شما براي شادكامي كاملا وابسته به ديگران است.

 

26- كم طاقتي نسبت به ناكامي ها: من اين بار هم شكـست خـوردم

پـس بـهتر است ديگر ادامه ندهم.

 

27- بزرگنمايي:

مشكلات و كمبودهاي زندگي يتان را بزرگنمايي مي كنيد.

 

28- توقع پاداش آسماني:

انتظار داريد كه پاداش تمام نيكي ها

و فداكاري هاي شما در زندگي به شما داده شود مانند فردي كه امتيازات را مي شمارد.

و در صورتيكه انتظارات شما برآورده نگردد، خشمگين مي شويد

 

 

۲:ایمان به خدا

کلامی که هیچوقت معنیشو درک نمیکنم :

الا بذکرالله تطمئن القلوب

روزهای بدی در زندگی آدم می رسد

که هیچ کسی حتی نمی پرسد:


" خوبی ؟ "

برای چنین روزهای بدی

نیاز به یگانه مهربانِ دلسوزی داری

به شرطی که در روزهای خوب فراموشش نکرده باشی

و نامش چه زیباست ...

خدا ...

 

الهی
در بسته نیستما دست و پا بسته ایم . .

 

خداوندا اگر روزی بشر گردی ز حال ما

باخبر گردی ژشیمان میشوی از قصه

خلقت از این بودن از این بدعت

                                 خداوندا، تو میدانی که انسان بودن

                                  و ماندن در این دنیا چه دشوار است

                                 چه رنجی میکشد آنکس که انسان

                                 است و از احساس سرشار است .

دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:, :: 12:9 ::  نويسنده : farhange

آواي عشق



ادامه مطلب ...

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان farhange.honare1 و آدرس farhange.honare1.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 25
بازدید کل : 83003
تعداد مطالب : 217
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



IranSkin go Up
حدیث موضوعی